متن زیر قسمتهایی از فایل اصلی می باشد فایل اصلی در  9 صفحه به صورت فایل ورد و قابل ویرایش می باشد

مطالعه و بررسی تأثیر زمان و ماتریس غضروف (داربست) بر تکوین

سلولهای پایه ای بلاستما به کندروسیت

مریم قربانی

-         چکیده

اين تحقیق يك مطالعه توصیفی- تحلیلی، از نوع مقطعی (Cross sectional) و موردی-  شاهدی (Case-control) می باشد. روش جمع آوری داده های آزمونهای آماری در این مقاله، مشاهده، شمارش و ثبت می باشد. نمونه های آزمایشگاهی شامل 15رأس خرگوشهای سفید نر نژاد نیوزلندی 5-4 ماهه، که از موسسه تحقیقاتی سرم و واکسن سازی رازی مشهد تهیه گردیدند، می باشد. برای انجام آزمونهای آماری از روش کولموگروف-اسمیرنف برای نرمالیته بودن توزیع پراکندگی داده ها و ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه معنادار متغیرهای زمان و غضروف شفاف (داربست) استفاده گردید. همانگونه که در این تحقیق مشاهده می شود، نتایج آزمونهای آزمایشگاهی و آماری بر روی مشاهدات هر نتایجی دو یکسان را نشان می دهد. بر این اساس فرضیه های اصلی که وجود رابطه معنادار زمان و غضروف شفاف (داربست) بر آرایش سلولی بود، همگی تأیید می گردند. برای رابطه معنادار متغیرهای فرضیه های اصلی یک رابطه ریاضی (مدل رگرسیونی) نیز در این مقاله ارائه گردید.

-         کلمات کلیدی

Tissue engineering, Blastema, Scaffold, Hyaline cartilage

-         مقدمه

امروزه تلاش هاي فراواني به منظور درک مکانيزم هاي کامل تر فرآيندهاي القاء سلولي و بهره گيري از اين تجربـیات در توسعه علم مهندسي بافت انجام مي گـیرد (Gospodarowicz, D. 1976). در اين رابطه به منظور انجام تجربيات آزمايشگاهي از حيوانات آزمايشگاهي مختلفي استفاده گرديده است(Santos-Ruiz, L. et al., 2002) . يكي از اين حيوانات خرگوش مي باشد كه اگر سوراخي را در لاله گوش آن ايجاد نمائيم تمام بافتهاي از بين رفته شامل غضروف، پوست، مو، غدد و ...... ترميم مي شوند كه اين ويژگي در هيچ پستاندار مطالعه شده ديگري مشاهده نشده است (Goos, R.J. et al., 1975).

بررسي هاي قبلي نشان داده اند كه خرگوش ها و بخصوص لاله هاي گوش اين جانوران (pinna) ميتوانند مدلهاي تجربي زنده جالبي به منظور مطالعات فرآيند ترميم، تمايز سلولي و تكوين سلولي باشند (Shahri, N.M., 2003). بنابراين برداشت و كاشت يا پيوند بافت هاي جنين يا بافت هاي مشابه به بافتهاي جنين مثل بافت بلاستما از روش هاي تجربي ارزشمندي مي باشند كه در مطالعات فرآيند القاء و تمايزات سلولي توسط محققين مختلف در طي چند دهه قبل بكار گرفته شده است. تا كنون تئوري هاي زيادي در مورد قابليت بازسازي اندام حركتي در دوزيستان دم دار توسط محققين مختلفي ارائه گرديده است. اساس تمام اين تئوري ها بر پايه حالت چند پتانسيلي سلولهاي موجود در بافت بلاستما پايه گذاري شده است. همچنين بر اساس بعضي تئوريها تمايز سلولها ي بلاستمائي تحت تاثير عوامل محيطي شناسائي شده است. همچنين تحقيقات ديگر نشان داده است كه سن بافت بلاستما و زمان برداشت بافت در تمايزات آينده سلولهاي اين بافت حائز اهميت مي باشد (Pietsch, P., 1962). مهندسي بافت براساس سه تركيب اصلي بافت هاي بيولوژ يكي يعني ماتريكس خارج سلولي, مولكول هاي پيام رسان و سلول بنيان نهاده شده است كه بترتيب توسط داربست, فاكتورهاي رشد و سلول شبيه سازي میشود. يكي از ويژگي هاي مهم داربست هاي مهندسي بافت داشتن شبكه متخلخل مرتبط بهم جهت تغذيه رساني سلول، دفع ضايعات سلولي، تشكيل ماتريكس خارج سلولي و رگزايي است (Polak, J.M. et al., 2006). این داربست هاي بيولوژيكي تشكيل شده از(Extracellular matrix=ECM)  ماتريكس خارج سلولي هستند كه عموما براي تجديد بناي بافت هاي آسيب ديده يا بافت هاي از دست رفته استفاده مي شود (Tottey, S. et al., 2011). نتایج مطالعات قبلی نویسنده نشان داده است که دو متغیر زمان و و غضروف شفاف (داربست) در تکوین سلولهای پایه ای بلاستما به کندروسیت می توانند نقش داشته باشند. از این رو نویسنده در این مقاله در پی بررسی رابطه معنادار بین دو متغیر ذکر شده با آرایش سلولی بلاستما می باشد. در ادامه به بیان مسئله و فرضیه های طرح شده پرداخته می شود.