عنوان: مبانی نظری احساس تعلق
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 24
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کاملقسمتی از متن:
تعلق اجتماعی باعث کمک مداوم فرد به جامعه می شود تا جامعه سریعتر رشد کند و به هدفهای خود بیشتر نزدیک شود. به عبارت دیگر تعلق اجتماعی، احساس نیاز به پذیرفته شدن در یک گروه است به این امید که به فرد کمک شود تا بتواند بر ضعفهای طبیعی خود در یک قالب اجتماعی غلبه کند. انسان از اولین روز تولدش در یک زمینه اجتماعی خاص قرار می گیرد و دائما با شبکه ای از روابط اجتماعی متقابل سروکار دارد که فرد تحت تأثیر این شبکه افکار، احساسات، رفتار و هیجاناتش شکل می گیرد.
رشد و پرورش تعلق اجتماعی، باعث افزایش عزت نفس، سازگاری با محیط بیرونی، داشتن ارتیاط سازنده با دیگران، عضویت فعال در گروههای اجتماعی، افزایش آگاهی، قبول مسئولیت شخصی، رفتار مبتنی بر طیب خاطر و داشتن علاقه و صمیمیت در رابطه با دیگران می شود، که اینها خود بر سلامت روانی دلالت دارند.
بنابراین میتوان گفت که تعلق خاطر به جامعه به عنوان حسی بالنده میان مردمی که از منافع و سرنوشت مشترک برخوردارند بسیار حیاتی است و وجود جامعه متضمن علاقه و وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به رمای، کلی است (پولیوی ، 2000). این همان پاسخ عاطفی نسبت به (مای) بزرگتر است که تجلی عینی آن این است که فرد خود را جزئی از (مای) بزرگتر و جامعه را خانه خود میداند، به عبارتی این احساس تعلق اجتماعی است که ریشه تفاوت یک فرد از یک جامعه با افرااد جوامع دیگر است و آنچه اساس تمییز یک ایرانی از غیر ایرانی میشود، همین است؛ چرا که در هویتیابی ملی، مردم یک جامعه در این احساس با هم اشتراک دارند و به هم پیوند میخورند.
از نظر مارکوسکی ولاوور، وابستگی احساسی موجب تقویت و تثبیت همبستگی گروهی میشود، زیرا حس تعلق گروهی، به عنوان عنصر اساسی و سازنده گروه، زمینه پیوند اعضای گروه و در نتیجه پویایی گروهی را تضمین میکند (هومانس، 1972). به نقل از هومانس[1] از آنجا که حس تعلق گروهی به کنش اجتماعی افراد جهت میدهد، مسیر دوام و توسعه گروه را نیز هموار میکند و از این دو، هرگونه تضعیف آن موجب تضعیف بنیانهای اجتماعی گروه میشود. از آنجا که کلیترین (مایی) که فرد به آن تعلق دارد جامعه است، احساس تعلق نسبت به این (ما) شرط بقا و پویایی زندگی اجتماعی است. (رفیعپور،1377)
شرایط اجتماعی از جمله عوامل تأثیرگذذار بر افزایش تعلقات اجتماعی است ما چرا که شرایط اجتماعی نامتعادل همانند وجود تبعیض و محرومیت میتواند سبب تصور و ادراک منفی در افراد نسبت به جامعه شود که نتیجه این ادراک، نارضایتی اجتماعی و سرخوردگی و بیاعتمادی عمومی است که بر احساس تعلق اجتماعی افراد مؤثر است . همچنین برخورداری از مزایای اجتماعی برابر، برای هر شهروندی لازمه ایفای نقش و حیات اجتماعی است؛ زیرا بدین صورت، مسیر فرار از تعاملات ملی و محیط اجتماعی مسدود میشود.
نقطه مقابل حس تعلق اجتماعی، خودخواهی و منفعت طلبی فردی است که در کنشهای فردی جلوهگر میشود. و منع کنونی جامعه به گونهای است که افراد بر اساس نیازها و علایق فردی خودشان، در جامعه رفتار میکنند و در حقیقت میتوان گفت نوعی فردگرایی منفی در جامعه گسترش یافته که شرایط اجتماعی زمینهساز این مسئله بوده است. (موحدی، 1386).
و...
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
برچسب ها:
مبانی نظری احساس تعلق مبانی احساس تعلق احساس تعلق پیشینه تحقیق احساس تعلق تحقیق احساس تعلق پیشینه احساس تعلق احساس تعلق