عنوان: پیشینه تحقیق اعتماد سازمانی
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 35
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
مفهوم اعتماد سازمانی
مفهوم اعتماد از جمله مفاهیمی است که از سوی صاحبنظران رشتههای علمی مختلف، مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. درواقع محققان در این رشتهها، موضوع مشابهی را از رویکردهای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند، که هر یک بر جنبههای خاصی از مفهوم اعتماد تمرکز کردهاند که این امر خود منجر به ارائهی تعریفی ناقص از سازهی اعتماد شده است (لویسکی و همکاران، 1998؛ روسو و همکاران، 1998). هوسمر[2] (1995) معتقد است که اختلاف نظرهای زیادی در مورد تعریف سازهی اعتماد وجود دارد. ویلسون[3] (1993) بیان میکند که هرچند اعتماد مفهوم مهمی برای مطالعه میباشد ولی موضوعی است که تفسیر و تعبیرهای متفاوتی دارد. پورتر و همکاران معتقدند که اعتماد شبیه اتمسفر است، بطور گسترده دربارهی آن صحبت میشود، برای سازمانها حیاتی میباشد، ولی هنگامی که زمان تعریف دقیق آن در حوزهی سازمان میرسد، دچار ابهامات زیادی میشود. روانشناسان اجتماعی از طریق تاکید بر عوامل زمینهای که ممکن است باعث افزایش و یا کاهش اعتماد شود، اعتماد را به عنوان انتظار افراد از رفتار دیگران در حین تعاملات اجتماعی تعریف میکنند. روانشناسان شخصیت، به اعتماد به عنوان یک اعتقاد و یا انتظار ویا احساسی که ریشه در شخصیت آدمی و یا ظرفیت روانی اولیه فرد دارد، نگاه میکنند. اقتصاددانان و جامعهشناسان اعتماد را از منظر سازمانها و مشوقهایی که برای کاهش بیثباتی و نگرانی ناشی از تعاملات با بیگانگان (غریبهها) ایجاد میشود، بررسی میکنند. (لویسکی و همکاران، 1998).
کوک و وال[4] (1980) معتقدند که مفهوم اعتماد در زبان مشترک به معنی میزان تمایل فرد به نسبت دادن نیات خوب به دیگران و داشتن اطمینان به گفتار و کردار آنها میباشد. رابینسون[5] (1996) اعتماد را به عنوان «انتظارات، فرضیات و یا عقاید یک فرد در رابطه با احتمال اینکه اعمال آتی طرفهای مقابل، مفید، مطلوب و فاقد منافع فردی و فرصتطلبی باشد» تعریف میکند. (شاکلی – زالباک، 37:2000) سازهی اعتماد سازمانی را به عنوان «انتظارات مثبتی که افراد، بر پایهی نقشهای سازمانی، مناسبات، تجربیات، وابستگیهای متقابل از نیات و رفتارهای مختلف اعضاء سازمان دارند، تعریف میکنند. از دیدگاه متهای[6] (1989) اعتماد به عنوان «احساس اطمینان کارکنان به سودمندی و ثبات رفتار و اظهارات سازمان هنگام مواجه با شرایط ناپایدار و مخاطرهآمیز» تعریف میشود. (گریفین، 105:1967) اعتماد را به عنوان «اطمینان به رفتار فرد به منظور دستیابی به اهداف موردنظر اما ناپایدار در شرایط مخاطرهآمیز» تعریف میکند. میشرا[7] (1996) اعتماد سازمانی را به عنوان تمایل یک طرف به آسیبپذیر بودن در برابر طرف دیگر براساس این انتظار یا باور که طرف مقابل مطمئن، باز و قابل اعتماد است، تعریف میکند.
از جمله چالش های روزافزون و مواجه در گروهها فراهم آوردن چرخه مثبت اعتماد بین افراد درون گروه و به ویژه میان سرپرست و زیردست میباشد. اعتماد موضوعی است که در علوم اجتماعی گوناگون از قبیل روانشناسی اجتماعی، اقتصاد، جامعهشناسی، رفتار سازمانی، مدیریت استراتژیک و تجارت بینالمللی مورد بررسی قرار گرفته است (ایردن و ایردن، 2009، ص 2180). اعتماد يکي از موضوعات مهم در رفتار و روابط انساني است که احساس اعتماد کارکنان به مدير، سازمان و سهامداران در زندگي سازماني، رفتار سازماني و روابط بين کارکنان و سازمان را تحت تأثير قرار مي دهد. همچنين انتظاري است مبني بر اين که کارکنان ديگر به خود اجازه نميدهند در زماني که ديگران آسيب پذير هستند، ضرر و زياني به آنها وارد نمايند (مشفقي، 1388).
اهمیت اعتماد سازمانی
مفهوم اعتماد و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزايندهاي محور مطالعه سازمانها گرديده است. امروزه اهميت اعتماد در سازمانها به خوبي آشکار گرديده است چرا که برقراري ارتباطات و تحقق همکاري ميان افراد نيازمند وجود اعتماد است. در عصري که روابط بين افراد و گروه ها سستتر شده و به سرعت در حال تغيير است، اعتماد که عمدتاً مبتني بر استنتاجها و تفاسير در مورد انگيزهها، شخصيت و باطن ديگران است، موضوع محوري سازمانها است که رشد وحيات آنها را تضمين مي نمايد. اهميت به اين دليل است که مديران به دنبال درک و شناخت چگونگي ايجاد همکاري موثر در سازمانها ميباشند. اعتماد عامل کليدي است زيرا همکاري را به وجود ميآورد (Tyler, 2003).
اعتماد ميتواند منجر به تسهيم اطلاعات و توانمند سازي کارکنان گردد چرا که برنامههاي توانمند سازي کارکنان بدون وجود اعتماد محکوم به شکست هستند. اعتماد يکي از ابعاد توانمند سازي کارکنان و از عوامل موثر بر آن ميباشد. قدم اول در توانمند سازي کارکنان تسهيم و توزيع اطلاعات در سراسر سازمان است که شرط اول تحقق اين امر نيز وجود اعتماد بالاي درون سازماني است و بدون وجود اعتماد مديران به کارکنان، کارکنان به مديران و کارکنان به همکاران خود، سازمان به اهدافش نخواهد رسيد. صاحب نظران عنوان ميکنند که اعتماد براي موفقيت سازمانها عاملي حياتي است به اين دليل که همکاري منابع انساني را براي اجراي استراتژيهاي سازماني تضمين ميکند. (Mc Allister, 1995) . مطالعات صورت گرفته اهميت اعتماد در کار تيمي را نشان ميدهند و يافتههاي پژوهشها نشان از افزايش عملکرد در گروههايي با سطح اعتماد بالاتر ميباشد (Cazier Shao, & Louis, 2007) اعتماد، روح تيمي را ايجاد کرده و از آن محافظت ميکند؛ ضمن اين که ستادههاي تيم و سازمان را به طور مستقيم و غيرمستقيم تحت تأثير قرار ميدهد. در مجموع اعتماد به عنوان نيروي مثبت تسهيل کننده همکاري در نظر گرفته ميشود (Erturk, 2008, p. 465) کليد نگهداري روابط درونی سازمان، يا جلوگيري از شکست آن، اين است که افراد به همکاري يکديگر اعتماد و اطمينان کافي داشته باشند. (Velez, sanchez, & Alvarez – Darde, 2008, p. 968) . روابط مبتني بر اعتماد به طور گستردهاي به عنوان يکي از مهمترين عوامل موفقيت در سازمانها و شرکتهاي موفق شناخته ميشود (McAllister, 1995). در دنياي امروز ما نميتوانيم و يا نميخواهيم هر کاري را که انجام ميدهيم، به تنهايي انجام دهيم، بنابراين ما بايد به ديگران اعتماد کنيم.
و...
برچسب ها:
پیشینه تحقیق اعتماد سازمانی تحقیق اعتماد سازمانی پیشینه اعتماد سازمانی اعتماد سازمانی مبانی نظری اعتماد سازمانی اعتماد سازمانی