چكيده:زنان به عنوان نيم تنة جامعة بشري با همة مشكلات و مصائب دنياي انساني مواجهند و چه بسا بيشتر از مردان هم از اين همه معضلات اجتماعي آسيب ميبينند. مواردي مثل مرگ و مير زنان در طول دوران حاملگي، مشكلات بي توجهي و كم توجهي در خانواده و محروميت در استفاده برابر و مناسب با مردان از حقوق اجتماعي، ضعف ساختار فرهنگي و آموزشي و خدماتي، واقعيتهاي رسمي و تكان دهندهاي هستند كه توجه مضاعف دولتها و ملتها را ميطلبد.
آمار منتشر شده در اقصي نقاط جهان حاكي از مظلوميت گستردة زنان در زمينههاي مختلف است: اشارهاي به وضعيت ساختار جمعيت و زندگي، ازدواج و طلاق، برخورداري از حقوق اجتماعي، خدمات بهداشتي، باروري و مرگ و مير، خشونت فيزيكي و جنسي، زنداني شدن، بي خانماني، انتظارات زنان از جامعه و خانواده، فعاليت اقتصادي، مديريت و فعاليتهاي سياسي و اَشكال آموزشي زنان از جمله مواردي است كه مطابق آمار رسمي صادر شده از كشورهاي مختلف جهان، در اين تحقيق بدان پرداخته شده است.
اطلاعات جمعآوري شده در اين مجموعة پژوهشي عمدتاً از منابع و مجلات خارجي از طريق مراجعه به پايگاهها و مراكز اطلاع رساني و نيز از منابع داخلي (به روش مروري – كتابخانهاي) دريافت و تنظيم شده و يافتههاي حاصل از اين گردآوري آماري نشان ميدهد كه موقعيت اجتماعي زنان نسبت به مردان در سطح بسيار پائيني قرار دارد. و نتيجة تحقيق ما را متوجه اين مطلب ميكند كه سازمانهاي ملي و بين المللي، در حد حقوق انساني و بشري به وظائف خود در قبال زنان جهان نپرداخته اند، دولتهاي بسياري عليرغم اينكه از جوامع توسعه يافته بوده و نيز حكومتها (غالباً در جهان سوم) نسبت به حقوق اجتماعي و انساني زنان بيتوجه يا بياعتقاد هستند. ضمن اينكه به آمارهاي ارائه شده نيز نميتوان چندان اميدوار بود كه بيانگر همة حقايق باشند.
جمعيت:
جمعيت از دو جنس زن و مرد تشكيل شده و زنان تقريباً نصفي از كل مردم جهان را تشكيل ميدهند. در ساختار جمعيتي تعداد پسران هنگام تولد بيش از تعداد فرزندان دختر است ليكن تحت تأثير مرگ و مير ومهاجرت ثابت نمانده و تغيير مييابد. معمولاً جمعيتهايي كه نسبت مردان به زنان آنها حدود05/1 باشد داراي نسبت جنسي طبيعي هستند. مهاجرپذيري كه در آن معمولاً نسبت مردان بيش از زنان است باعث افزايش نسبت جنسيتي جمعيت ميشود و زياد يا كم شماري مردان يا زنان روستايي بالاتر از سطح طبيعي و در نقاط روستايي به دليل مهاجرفرستي آنها كمتر از سطح طبيعي است.
نسبت جنسيتي قبل از تولد، در برابر هر 100 نطفة دختر تعداد 145-125 نطفة پسر است كه به هنگام تولد از نسبت تولد تعداد پسر كاسته شده بعد از تولد هم اين نسبت تدريجاً كم شده تا اينكه در حدود 25-20 سالگي نسبت پسر و دختر برابر ميشود. تداوم اين روند كاهش جنسيتي در 80-70 سالگي به حتي 30 نفر مرد هم ميرسد. زن و مرد به لحاظ تفاوتهاي فيزيكي زيستي و رواني خود از نقاط قوت و ضعفهاي متفاوت برخوردار بوده كه گاهي با سوء استفاده و يا كم توجهي هم مواجه ميگردند.
برچسب ها:
زن از ديدگاه جهان زن از ديد آمار جهاني ديدگاه آمار جهاني در رابطه با زن زن و آمار جهان تحقيقي علوم اجتماعي دانلود تحقيقي كار تحقيقي علوم اجتماعي تحقیق جامعه شناسی جامعه شناسی زن