این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
در بهمن ماه 1385، به مناسبت سالگرد درگذشت فروغ فرخزاد، مقالي مختصر ارائه كردم. اگرچند، هدف از نگارش آن صرفا ارائه يك شماي كلي از فروغ در مراسمي قهوه خانه اي بود. هم راستا بودن مجال با مقال استاد بزرگ خود، از سويي، و طرح فروغ بزرگ به اختصار از ديگر سوي، «از آن سوي دريچه» را خرد تر از آن چه بود كرد. مقال فروغ، در بهمن ماه، اگر چه با زحمتي جان فرساي نگاشته شده بود، امروز ميراثي جز تاسف و شرم در بر نداشته است.
باري چندي بود در پي جبران نقص هاي آن سوي دريچه، بر آن بودم كه فروغ را اين بار بي اختصار نقد كنم. اين تمايل، امروز، با وجود نياز آشنايي مهربان، به شناخت نقد فروغ، پر رنگ تر شده است. و به همين رو اميدوارم «از آن سوي دريچه» كه اين بار بي اختصار طرح مي شود، شرم بهمن را كم رنگ، و رنگ فروغ را، ژرف تر كند.
آن چه در پي مي آيد، نگارش دوم «از آن سوي دريچه» است. با اين تفاوت كه اين بار نه تمامي اشعار فروغ كه صرفا آخرين مجموعه وي، « ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد » نقد خواهد شد. از اين روي كه، نقد تمامي اشعار را كاري بس بزرگ تر از خلاصه كردن در ظرف مقال ديده ام.
برچسب ها:
نقدي بر آخرين مجموعه فروغ فرخزاد