تمامی فایل های موجود در مکتوب، توسط کاربران عرضه می شود. اگر مالک فایلی هستید که بدون اطلاع شما در سایت قرار گرفته به ما پیام دهید
دانلود جزوه افزایش بهره وری و کارایی کارکنان و نیروی انسانی
فروشنده فایل
فروشنده فایل : 3171

دانلود جزوه افزایش بهره وری و کارایی کارکنان و نیروی انسانی

فایل دانلود جزوه افزایش بهره وری و کارایی کارکنان و نیروی انسانی با فرمت zip برای شما کاربر محترم آماده دریافت و دانلود می باشد

این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد

دسته بندی: عمومی » گوناگون

تعداد مشاهده: 79 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:zip

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 85

حجم فایل:395 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 86,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  •  

    عوامل موثر در بهره وري :

     (الف) عوامل خارجي يا غيرقابل كنترل :

              به عواملي اطلاق مي شود كه از خارج از سازمان اثرگذار هستند وتحت اختيار فرد يا مديران سازماني نيستند يعني مديريت در كوتاه مدت نمي تواند آنها را تحت كنترل خود دراورد يا بر آنها اثرگذارد بناچار سازمان بايد خودرا با تغييرات جديد منطبق كند مانند قوانين ومقررات ملي سياست خارجي قوانين مالياتي  سياستهاي پولي وارزي دولت و...          

    (ب)عوامل داخلي ياقابل كنترل :

            اين عوامل تحت حيطه واختيارات مديران سازمانها وافراد مي باشد كه با تعمق ومديريت صحيح مي تواند با بهره وري بالا بكارگرفته شوند اين عوامل را مي توان بشرح ذيل طبقه بندي نمود.

     

    عوامل سخت افزاري :

            اين عوامل شامل ماشين آلات وتجهيزات تكنولوژي بكارگرفته شده مواد اوليه مصرفي انرژي منابع مالي و..مي باشد

    عوامل نرم افزاري :

     اين عوامل شامل اطلاعات دستورالعملها نقشه ها وفرمولهاي توليد كالا و...مي باشد

    عوامل نيروي انساني :

              كاركنان سرمايه هاي باارزش هر سازمان مي باشند دستيابي به هدفهاي هر سازمان در گرو مديريت هوشمند اين منابع باارزش است نيروي كار عامل مهم وموثر بهره وري است اين نيرو اگر با آرامش خاطر وانگيزه قوي اشتغال بكار داشته باشد بهره وري را به بالاترين سطح خود خواهد رساند.بطوركلي مهمترين عاملي كه بر روي بهره وري نيروي انساني موثر است انگيزه در انجام دادن كاراست .

     بطور كلي عواملي كه بر روي انگيزه تاثير دارد به دو دسته تقسيم مي شوند:

     1-عوامل مادي كه همان حقوق ومزاياي نيروي كار است .

    2-عوامل فرهنگي در سازمان به چه صورت مي باشد يعني جو مديريتي يك سازمان براي كاركنان چگونه است ؟

     

    شيوه انتخاب مديران :

             انتخاب مديران بايد بر اساس مصالح ملي واجتماعي تخصص وتعهدافرادوكارنامه افراد صورت بگيردچنانچه افرادواجد شرايط در مشاغل مديريتي گمارده شوند وامكان بروز عقايدوافكارنورا به مجموعه افرادسازمان بدهند اين نوآوري موجب ارتقاءبهره وري خواهد شد مديران ذيصلاح وباتجربه توانائي تبديل شرايط نامناسب به شرايط مناسب راداراهستندبراي رشد مشاركت نوآوري ابتكار وخلاقيت درسازمان مديران مي بايست ساختار مناسب وفرهنگ سازماني مناسب را با مديريت مشاركتي بوجود آورند دراين بين نظام پيشنهادات مي تواند در بروز افكار خلاق وسازنده بسيار موثر باشد لذا مديران بايد از بين شايشته ترين وكارآمد ترين افراد انتخاب شوند .

    بهره وري وثبات مديريتي :  

              تغييرات در سطوح عالي مديريت پس از تغيير دولتها امري عادي است اما تغييرات در سطوح مياني مديريت چنانچه بيش از حد باشد مي تواند اثرات نامطلوبي داشته ودر گردش ونظم كارها خلل ايجاد كند جابجائي مديران بيش از همه كاركنان ومديران مياني را متضرر مي سازد تداوم اين گونه تغييرات نه تنها كاركنان را نسبت به اهداف آتي سازمان بيمناك مي سازد بلكه خود به خود بي هويتي در سازمان را به دنبال دارد اگر مدير ناموفقي كنار گذاشته مي شود بايد مورد پرسش ونقد قرار گيرد نه اينكه به پست ديگري گمارده يا حتي ارتقاء يابد. البته استمرار وثبات مديريت نبايد جلوي نوآوري وورود استعدادهاي نو را به سازمان بگيرد بلكه نظام گزينش مديران بايد بايد براساس ضوابط معين وشايسته سالاري همراه با تعهد مديران به خدمتگزاري به مردم وپيشرفت كشور همراه باشد

     

    راهكارهاي افزايش بهره وري در سازمانها:

    1-بهبود محصولات وخدمات وبرنامه ريزي براي آينده :

              مديريت سازمان بايد باتوسل به كارگروهي وباتمام قوا وامكانات موجود سعي كند كه كيفيت محصولات يا خدمات خودرا بطور مداوم بهبود بخشد ودر راه رسيدن به اين هدف بايد در راه توسعه آموزش تجهيزات ماشين آلات وتعميرونگهداري گام بردارد وبانظارت وراهنمايي زمينه ارتقاءسطح كيفي محصولات يا خدمات را افزايش دهد مديريت بايد باوسعت نظر برنامه ريزي نموده واهداف كوتاه مدت وبلند مدت خودرا مشخص نمايند .

     

    2- بالابردن كيفيت كالاهاوخدمات :

            ما در دوراني اقتصادي زندگي مي كنيم در اين دوران تفكرات اقتصادي تمامي كاركنان شركت نقش اساسي را درموفقيت شركت ايجادمي كند واز بروز عواملي كه ممكن است اقتصاد شركت را وادار به سير نزولي كند جلوگيري خواهد كرد حتي زمانيكه كالا يا خدماتي بي رقيب است در اين صورت عدم توجه به كيفيت كالا يا خدمات مي تواند سازمان را با بن بست كهنگي محصول يا كيفيت پائين ارائه خدمات مواجه سازد به هر حال مديران بايد در سازمانها هميشه متوجه كيفيت كالا يا خدمات خود باشند.

     3- براي فرايند توليد كالا يا ارائه خدمات يك سيستم كنترل كيفيت آماري ايجاد شود .وجود اين سيستم حتي بطور ساده وابتدائي در سازمانها نشانگر داشتن يك ديد سيستمي ونگرش نظام گرا  به بهره وري مي باشد از اين رو مديريت سازمان بايد با تخصيص منابع وامكانات كافي واستفاده از روشها وتكنولوژي مناسب فرايند توليد با كيفيت را مد نظر قرار دهد .

     

    4- كيفيت مواد اوليه ورودي را بهتر كنيد :

               بسياري از معضلات ومشكلات خط توليد وكيفيت محصولات نشات گرفته از مواد اوليه وماشين آلات نامناسب است درنتيجه بررسي ومطاله كيفيت محصولات وارزيابي واحد كنترل كيفيت در سازمانها از اهميت خاصي برخوردار است.

    • مشكلات را بيابيد :

             جستجو براي يافتن مشكل وتلاش در جهت رفع آنها بايد مستمر باشد توجه كردن به مسائل سازماني زماني كه اثر آنها بطور جدي نمايان شده است بسيار دير است ومطمئنا مشكلات در اين مرحله صدمات زيادي به سازمان وارد خواهد كرد مديريت بايد با برنامه ريزي صحيح قبل از آنكه مشكلات بطور جدي زيانبار باشند آنها را شناسائي كرده واز رشد آنها جلوگيري كند زيرا اگر ما نتوانيم مشكلات راشناسائي و برطرف كنيم  آنها مارا خواهند يافت .

     

    • روشهاي مدرن آموزشي را برقراركنيد :

            براي استفاده بهينه ار توانمنديهاي مديران وپرسنل بايد از روشهاي مدرن آموزشي استفاده كرد آموزش ويادگيري علوم وفنون مرتبط با كار وفعاليت سازمان براي آگاهي از تغييراتدائمي مواد روشهاي جديد ارائه خدمات ويا ماشين آلات جديد بايد اجباري باشد بعضي از مديران آموزش را يك كار اضافي وغير توليدي تلقي مي كنند اگر مديريت تفاوت بين پرسنل آگاه وآموزش ديده را با پرسنل ناآگاه بسنجند در حقيقت موانعي راكه بر سر راه سود آوري سازمان وجوددارد بررسي كرده اند مديران براي بهره وري بالا نبايد آموزش ضمن خدمت را فراموش كنند حتي اگر افراد تحت سرپرستي شما كارشناسان ورزيده اي باشند مي توان از طريق آموزشهاي توجیهی

     

    • روشهاي مدرن سرپرستي را ايجاد كنيد :

            براي اينكه كاركنان بتوانند وظايف محوله را به نحو احسن انجام دهند بايد توسط مديريت پشتيباني هدايت وكنترل شوند توجه به منطقه اصلي توليد يعني كاركنان بخش صف ركن اساسي پيروزي در بهره وري است زيرا اين كاركنان پيكره اصلي وعملياتي سازمان را تشكيل مي دهند  روشهاي نوين سرپرستي ايجاب ميكند كه اقدامات فوري نسبت به گزارشهاي مربوط به مواداوليه غيرمنطبق تعميرات غيرضروري ابزارهاي نامناسب گردش كار ناصحيح در اسرع وقت پيگيري ونتيجه اقدامات انجام شده به مديران گزارش گردد.يهي توان اجرائي اين افراد را تقويت كرد .

     

    8-ترس و وحشت را از خود دور كنيد :

            استقرار روشهاي ارتباطي واطلاعاتي صحيح در سطوح مختلف سازماني"بين كاركنان وسرپرستان" "بين سرپرستان ومديران مياني"     "بين مديران مياني ومديران ارشد"وبين مديران ارشد ومديرعامل باعث مي شود ترس از تشكيلات سازماني دور شود وزمينه ارائه كار بهتر وبازدهي بيشتر براي تمامي كاركنان مهيا گردد چنانچه ترس از نادرستي اطلاعات ونحوه عملكرد ويا هماهنگي بين واحدها وكاركنان افزايش يابد مسلما باعث كندي وعدم پيشرفت كارها مي شود آنچه مسلم است اعتماد واطمينان به مديريت باعث پيشرفت وتسريع در امور ودرنهايت سود آوري خواهد شد پي مديريت موظف است كه ترس را از خود واطرافيان دوركرده وتامين شغلي وروشهاي ارتباطي واصلاعاتي صحيح را در سازمان جاري ساخته وبه اين اعتقاد برسد كه از قابليتهاي افراد در شرايطي كه احترام واعتماد متقابل برقرار باشد بهتر مي توان استفاده كرد.

     

    • سدها را بشكنيد :

            مديريت بايد موانعي را كه بر سر راه ارتباط وهمكاري بين واحدها وقسمت هاي مختلف وجوددارد از ميان بردارد واحد هاي مختلف بايد بر اساس كار گروهي موانع ومشكلات مربوط به توليد كالا يا ارائه خدمات را برطرف كند . بايد توجه داشته باشيم كه واحدهاي مختلف بايد با روشن بيني بهتري با يكديگر برخورد كنند تا امكان همكاري وارائه كار گروهي در قالب گروههاي كاري وكميته هاي فني بيشتر شود.

     ضمناً بايد توجه داشت كه وظيفه مديران هدايت كارهاي گروهي است چرا كه در كار غيرگروهي افراد به جاي اينكه براي منافع شركت تلاش كنند براي منافع شخصي شان تلاش مي كنند واين وضعيت براي سازمان غير از ضرر وزيان چيز ديگري به همراه نخواهد داشت .

     

    • از اهداف پراكنده وبدون برنامه ريزي پرهيز كنيد :

            مديريت بايد براي آنچه هدف گذاري مي كند زمينه سازي كند ووسايل وشرايط لازم را نيزفراهم نمايد مثلا جهت افزايش توليد محصول باكيفيت نمي توان از ماشين آلات وتجهيزات نامناسب استفاده كرد ودر شعار دادن ونصيحت كردن نيروي انساني پيش قدم شد . ويااينكه  اكثر مديران مي خواهند هزينه هاي جانبي خودرا كم كنند مانند هزينه ضايعات ولي گاهي كاهش ضايعات به طور جدي منجر به عدم استفاده از روشهاي جديدتوليد مي شود. ويا گاهي اوقات نيزمديران مجبورند براي امتحان بخت خود ريسك كنند واز راههاي مختلفي وارد شوند كه اين خود نيازمند هزينه هاي جانبي است .

     

    • از حجم كار استانداردي كه مقدار آن با اعدادمشخص شده پرهيزكنيد:

           وقتي حجم كاري كاركنان با اعداد وارقام مشخص شوند معمولا مقدار عددي تعيين شده نسبت به بازدهي كار كاركنان كمتر يا بيشتر خواهد بود كه هردو باعث افزايش هزينه تمام شده در مقايسه با كيفيت محصول مي شود . چنانچه حجم كار تعيين شده كمتر از توانمندي كاركنان وماشين آلات باشد كاركنان پس از اتمام كار درگوشه وكنار كارگاه بي هدف وبيكار مي ايستند ويا مجبور مي شوند  آهسته تر كار كنند وچنانچه حجم كار تعيين شده زيادتر از حد توانائي آنان باشد مجبور مي شوند بيش از اندازه كار كنند واز گوشه وكنار كار بزنند كه عمل عموما باعث افت كيفيت محصول شده وموجب بالارفتن ناديده گرفتن مسائل ايمني در كار مي شود.

     

    • موانع را براي رسيدن به سربلندي ازميان برداريد:

            مديريت بايد شرايط لازم براي كاركنان پاره وقت وساعتي نيز فراهم آورد تاآنان هم نسبت به پيشرفت سازمان احساس سربلندي وغرور كنند بدين ترتيب مديران بايد با كاركنان خود بطرز شايسته اي رفتار كنند وبراي سهولت كار وسايل وامكانات لازم را در اختيارشان قراردهد وانان را در برنامه هاي مصوب سازمان شركت داده چرا كه مشاركت فعالانه پرسنل باعث ارتقاءسطح كيفي وبهبود مداوم سيستم گردش كار مي شود . مديريت براي آنكه بتواندحس حق شناسي علاقه مندي وكار گروهي رادر كاركنان افزايش بخشد بايد به موارد زير توجه كند :  

    (الف) كاركنان را از جزئيات كاري كه مي كنند آگاه سازند وانان را در       چگونگي انجام كارها ياري رسانند . (ب)تمامي كاركنان رادربهبود فرايندها مشاركت دهد .

     (ج)وسايل ماشين آلات وروشهاي صحيح انجام كاررادر اختيار كاركنان قراردهد .   

    (د)دوره هاي آموزشي براي كاركنان برگزاركند .

     (چ)مشكلات ومعضلات دست وپا گير كاركنان راشناسائي ورفع كنيد.

     

    • برنامه هاي پرمحتوادر حين آموزش ضمن خدمت سوادآموزي برقراركنيد :

           آنچه مورد نياز سازمانهاست در اختيار داشتن انسانهاي خوب نيست بلكه سازمان نيازبه انسانهاي خوبي داردكه دائما در حال آموزش مطالعه ويادگيري باشند وبايد توجه داشت كه تمامي رقابت هاي سالم شغلي از علم ودانش ريشه مي گيرد به همين منظور كاركنان بايد تشويق شوند كه مطالعات فردي وگروهي خودرانيز افزايش دهند وهمگان با تغييرات تكنولوژيك دنيا  در پيشرفت سازمان سهيم شوند
     آموزشهاي ضمن خدمت در حقيقت يافته هاي لازم را درمورد تغييراتي كه در روشها وتكنيكهاپديدمي آيند به كاركنان مي آموزد وافرادي كه دوره هاي آموزشي لازم را گذرانده باشند مطمئناآمادگي بيشتري براي انجام وظايفشان خواهند داشت وفضاي وجو سالم سازماني را توسعه مي بخشند .

     

    14-ايجاد ساختاري مناسب :

    مديريت سازمانها موظفند كه مسئوليت بهبود مداوم كيفيت وبهره وري را عهده دار شوند وتلاش كنند كه ساختار سازماني به گونه اي عمل كند كه تمامي جرئيات اجرائي سيزده مورد قبل انجام شود چرا كه بدون پشتيباني كامل وسازماندهي مناسب امكان ارتقاءسطح كيفي محصولات وخدمات وجود ندارد. ساختار سازماني بايد با توجه به اين اصل شكل بگيرد كه: " كيفيت هرگز از بازرسي حاصل نمي گردد".

     

    نقش آموزش بر بهره وري نيروي انساني

     

    تاريخچه آموزش کارکنان

    به حقيقت نمي توان تاريخچه اي براي آموزش عنوان کرد؛ چرا که بشر از بدو خلقت تا کنون جهت غلبه بر طبيعت و نيازهاي خود در حال يادگيري و آموختن است. به طور کلي، آموزش کارکنان و اهميت آن در علوم اداري، بعد از جنگ جهاني دوم مورد توجه قرار گرفت و تا آن تاريخ فقط سازمان هاي محدودي بودند که به تدريس  و تعليم کارکنان خود سعي وافر مبذول مي داشتند. پيس  ، اسميت  ، ميلز  در کتاب هاي بهسازي منابع انساني خود، تاريخچه پيدايش و تکميل امر بهسازي منابع انساني را به چهار دوره تقسيم کرده اند.

     الف) دوره به درجه استادي رسيدن کارگران:

     اين دوره از حدود سال 1100 پس از ميلاد مسيح آغاز شد و تا حدود سال 1800 ميلادي به طول مي انجامد. در طول اين دوره مهارت هاي کارگران به طور غير رسمي، با مشاهده کارگران ماهرتر، توليدکنندگان و يا حتي مشاهده اعضاي خانواده، توسعه مي يافت؛فعاليت هاي شغلي، در محدوده نزديک به منزل صورت مي گرفت و تمرکز روي بازدهي بيش از توجه به کارايي کارکنان بود.

     ب) دوره کارايي کارکنان يا کارگران:

    اين دوره حدوداً از سال 1800 ميلادي تا سال 1920 به طول انجاميد. در اين دوره کارکنان، در مقام يک نيروي مولد و توليدکننده مورد بررسي قرار گرفتند و مد


    برچسب ها: افزایش بهره وری بهره وری مدیریت نیروی انسانی بهره وری کارکنان مدیریت مدیریت بهره وری کارکنان و نیروی انسانی
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.