بخشی از متن:
ريشه ولايت «وَلْي» است و بر وزن فلس، نزديكى و قرب. چنانكه در صحاح و مصباح و قاموس گفته است گويند: «تباعدنا بعد ولى» پس از نزديكى دور شديم.( قرشي؛ قاموس قرآن، 7/ 245) القاموس المحيط نوشته است كه « الوَلْيُ: القُرْبُ، و الدُّنُوُّ، و المَطَرُ بعدَ المَطَرِ، وُلِيَتِ الأرضُ، بالضم.» (فيروز آبادي، 4/464) مجاورت و پشت سرهم، باران بعد از باران، براي زمين آرزو مي كنم.
المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى معناي نزديك بودن را گرفته است« الوَلْيُ: مِثْلُ فَلْسِ الْقُرْبُ وَ فِى الْفِعْلِ لُغَتَانِ أَكْثَرُهُمَا »( فيومى، 672)
معجم مقاييس اللغه آورده است كه « الوَلْيُ: القرْب. يقال: تَبَاعَدَ بعد وَلْى، أى قُرْبٍ. و جَلَسَ ممّا يَلِينى، أى يُقارِبُنى.» (ابن فارس، 6/141) نزدیکی. گفت: فاصله پس از نزديكي از بین رفته است، هر نزدیکی...
پس با توجه به مطالب مذكور معني نزديك و قرب از مطالب فوق منتج مي شود.
برچسب ها:
مفهوم لغوي ولايت مشتقات ولایت ريشه ولايت مفهوم ولایت مفهوم اصطلاحی ولایت ولایت و مشتقات آن تحقیق پیرامون ولایت مقاله در مورد ولایت اساس کلمه ولایت