بیان مساله:
اختلال وسواس فکری ـ عملی (OCD) نشانگان عصبی ـ روانپزشکی پیچیدهای است که مشخصه اصلی آن، افکار ناخواسته، تکراری و مزاحم (افکار وسواسی) و نیز رفتارهای تکراری و آزاددهنده آیینمند (اعمال وسواسی) است که به منظور اجتناب از اضطراب یا خنثی کردن افکار وسواسی انجام میشود(سادوک، سادوک ،2010؛ ترجمه رضاعی و همکاران، 1390).بعبارتی دیگر اختلال وسواس فکری- عملی اختلال روانشناختی نامتجانس است که به بازگشت تکانه ها، افکار فراهم، تصاویری که اضطراب و استرس در رفتارهای تکراری را فرا می خواند. رفتارهای تکراری در اختلال OCD به منظور کاهش استرس انجام می گیرد(کالاماری و کی روش ، 2011).عمل وسواسی میتواند یک آیین ذهنی جهت کاهش اضطراب باشد و تفاوت در رفتاری یا فکری بودن نیست، بلکه در اضطراب آفرین یا کاهنده اضطراب بودن است (سادوک، سادوک،2010؛ ترجمه رضاعی و همکاران، 1390). در طی سالهای اخیر این توجه را میتوان به افزایش شیوع این اختلال طی سه دهه گذشته نسبت داد. تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که همپوشی قابل ملاحظهای بین اختلال وسواس فکری ـ عملی و دیگر اختلالات روانی وجود دارد (راسموزن و آیزن ، 1992). عوامل متعددی در سببشناسی این اختلال مطرح شدهاند از جمله عوامل زیستی، محیطی، شخصیتی، اجتماعی، شیوههای ارتباط والدین و . (سادوک، سادوک،2010؛ ترجمه رضاعی و همکاران، 1390).در این میان یکی از عواملی که مرتبط با اختلال وسواسی ـ فکری ـ عملی که تحقیقات چندی را نیز متوجه خود ساخته است، سبکهای فرزندپروری (ویل کاس و همکاران ، 2008؛ بلک و همکاران ، 2003).بامریند (1971) در زمینه شیوههای فرزندپروری تحقیقهای گستردهای انجام داده و براساس تحقیقاتش، سه شیوه فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهلگیرانه را تشخیص داده است که براساس ابعاد گرمی و کنترل با هم در تفاوت هستند
برچسب ها:
moghayese-sabok-haye-farzandparvari-etminan-juyi-beyn-fardi-va-hasasiyat-be-nafrat-beyn-afrad-mobtala-be-ekhtelal-vaswas-fak