واژه گریس از ریشه لاتین واژه کراسوس به نام چربی گرفته شده است ، اما منظور، روانکار گریس بوده که که از فرایند امتزاج یک پرکننده در روغن های پایه معدنی، سنتتیک یا زیست شناختی (بیولوپیک) به دست می آید.
نخستین گریس های ساخته شده، پایه کلسیم بود که به صورت ترکیب مواد بدون کاربرد گرما، به صورت سرد به دست می آمد. صابون از ترکیب یک چربی، روغن صمغ، یک نوع اسید چرب و یک قلیا، مانند آهک، ساخته شد. آمیختن آن ها در روغن های پایه معدنی و مقداری آب برای گسترش صابون در روغن منجر به ساخت گریس های نخستین شد .
که قوام به گونه تقریب رضایت بخشی داشت. اختلاط به توسط دست انجام می گرفت که بعدها از ماشین بهره گیری شد. امروزه آن فراورده به دست آمده را ما به عنوان یک روانکار خوب نمی شناسیم اما برای وسیله های نقلیه با سرعت کم در زمان خود، سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰میلادی ، به اندازه کافی خوب بود و به مرور کاربرد آن محدود و بیشتر به نام روانکار اکسل نامیده میشد. آبی که برای واکنش ماده به کار گرفته شده بود در خود گریس باقی می ماند. اگر برای کاربرد در سرعت و یا گرمای زیاد به کار گرفته می شد، آب آن تبخیر و گریس قوام خود را از دست می داد.
باتوجه به گسترش صنعت و ساخت ماشین های نو، وسیله های برقی، لوکوموتیوها و … ، با کارکرد در سرعت و دمای زیاد، گریس های بهتری مورد نیاز شد. ساخت گریس های پایه کلسیم از چربی های جانوری و بهره گیری از گرما، جایگزین پخت سرد شد. این گریس دارای قوام بسیار نرم، کارا و مقاوم در برابر آب بود. برای ثبوت صابون در روغن پایه معدنی، به گونه حتم می بایستی از آب بهره گیری و مقدار آن بسیار کم، یک یا دو درصد، بود. در نهایت این گریس برای مصرف هایی که دمای کاربرد نزدیک به دمای تبخیر آب داشت، بهره پذیر اما بیشتر از آن نبود. گریس پایه کلسیم، آب درون خود را تا مدتها نگهداری کرده اما مشروط بر آن است که دمای کاربرد کم در حدود ۶۰ C ° باشد.
که به مرور گریس ها تکامل یافته اند و آنچه که ما امروز از گریس شناخت داریم ، تولید شده اند .