در خدمت شما عزیزان هستیم .
●
تاريخچه
گشتالت
در قرن 20
نام
گروهی از روانشناسان آلمانی است .
ورتايمر
بنيانگذار گشتالت می دانند با اين حال كهلر – كافكا از دوستان
نزديك او در بنيانگذاری گشتالت به
حساب مي أيند .
پرلز در طي سالهاي 1970-1893 براساس آموزشها و
تجارب قبلی در زمينه روانشناسی گشتالت ، معناشناسی ، نهضت توانايی بالقوه أدمی را
توسعه می دهد .
•گشتالت
يك كلمه آلماني به معني كل يا سازمان است .
پيروان
اين مكتب معتقدند :
«
كل بيشتر از مجموع اجزاي آن است »
يعني ما دنيا را در كل های معنی دار
تجربه مي كنيم . ما محركهاي جداگانه را نمي بينيم بلكه آنچه را مي
بينيم محركهاي تركيب يافته هستند .
الف ) نظريه شخصيت
«
كمپلر »
تكامل شخصيت به سه مرحله اجتماعی ، روحی ، روانی ، جسمانی تقسيم مي شود .
مرحله روانی ، جسمانی عرصه اي كه
گشتالت درمانی در آن دست به مداخله و عمل می زند . البته کنار گذاشتن مراحل دیگر
نیست بلکه این مرحله مرکز اصلی توجه است و تا سرحدی هم از عهده درمانگر ساخته و با
آگاهی او از دو مرحله دیگر توأم است . گشتالت درمانی به مفهوم سازی انسان و
انعكاسهای فيزيولوژيك علاقمند است .اين مرحله با آ گاهي فرد از خودش
توصيف مي شود و شخصيت فرد تعبير مي شود . در نتيجه ساخت سه گانه شخصيت
1- خود ((Self
: نه یک غریزه است و نه غرایزی دارد بلکه یک عملکرد ارگانیزمی است و نقش اجرايی و
وحدت بخشی بازی می كند .
2- تصویر خود (
Self-image )
: فرايند درون بيمار كه وسيله علامت و نشانه های مرضی است .
3- بودن : فرايند درون درمانگر به فرايند مرضی پاسخ
می دهد.
ب ) ماهيت انسان
به اعتقاد پرلز :
انسان به منزله يك ارگانيزم و يك كل است كه نياز
شديدي به محيط و تعامل با آن دارد .
به ذاتی بودن نياز انسان به سازمان و وحدت
تجربه ادراكی معتقدند . بدين معنی كه انسان تجربه خود را در جهت تماميت و وحدت سوق
می دهد و تمايل دارد در جهت چيزهاى كل يا هيئتهاى خوب حركت كند كه از تنشهای خود
بكاهد و كليت خود را به ظهور برساند .
ج
) اضطراب و بيماری روانی :
مفهوم اضطراب فاصله و شكاف ميان حال و آينده
است . انسان بدان مضطرب مي شود كه وضعيت موجود را رها مى كند و درباره آينده و
نقشهاى احتمالى كه ايفا خواهد كرد به تفكر می پردازد. دلهره
و مشغوليت در زمينه فعاليتهای آينده باعث ترس صحنه اى مى شود ترس صحنه اى از توقع
و انتظار فرد از اتفاقات بد و ناگوار در رفتار و نقشهای آينده بوجود مى آيد. فرد
با تشخيص اين كه اين اضطراب از چه منبعی حاصل می شود بايد به خود آيد و در زمان حال زندگى كند . اصل گشتالت می گويد كه
ارگانيزم نمی تواند درهر زمان حواسش را بر بيش از يك چيز متمركز كند ، توجه به
ايفای يك نقش از تمركز بر روی رفتارى كه به رشد و تكامل منجر می شود جلوگيرى خواهد
كرد .
مثال : در حقيقت شما نمي توانيد از
تصويري ، تصور كاملي درك كنيد ا گر ابتدا بازو ، بيني ، دهان و ساير
بدن نگاه كنيد و بكوشيد تا آنها را كنار هم
قرار دهيد.