اجرای ستونها ی بتنی
ستونها اعضای فشاری هستند که جهت انتقال بار ساختمان به زمین مورد استفاده قرار می گیرند و ستونها ی بتنی که در محل اجرا می شوند شکلهای مختلفی می توانند داشته باشند
1) مربعی شکل
2) مستطیلی شکل
3) دایره ای شکل
4) چند ضلعی
حداقل میلگرد ها برای یک چند گوشه یک میلگرد به ازای هر گوشه می باشد و برای مقطع دایره ای شکل حداقل میلگرد ها 6 عدد می باشد فاضله میلگرد ها در ستونها از هم حداقل 5 سانتی متر و حداکثر 25 سانتی متر است نسبت سطح مقطع میلگرد ها به سطح مقطع ستون حداقل 0.8% و حداکثر 4% و 6% در شرایط خاص می باشد و حداقل سایز میلگرد 14 می باشد پوشش بتن برای عناصر فولادی حدود 5-2.5سانتی متر است .
در یک ستون به ازای هر متر 4 عدد خاموت بسته می شود ، معمولا به ازای هر 25 سانتی متر یک خاموت بطور استاندارد است ، در 1/6طول ستون از پائین و بالا فشرده می شود و می تواند 15 سانتی متر کمتر شود و به ازای هر 15 سانتی متر جهت تقویت در مقابل کمانش بسته شوند بطور مثال اگر طول ستون 3 متر باشد در نیم متر از پائین و بالای ستون خاموتها باید فشرده شوند .
برای اینکه محور میلگردها ی ستون ثابت بماند و بعد ستون کوچک نشود میلگردها را خم می کنند و خم آنها به اندازه 40 برابر قطر میلگرد است .
البته شماره و طول میلگردهای ستون و اینکه میلگردها چقدر باید از سقف بالا تر باشند تا میلگرد انتظار برای ستون طبقه بعد باشند در نقشه مربوط به ستون بتنی داده شده است .
پس میلگردها را به طولعای مشخص بریده و به میلگردهای انتظار بسته ودر فواصل مشخص در نقشه خاموتها را می بندند و سپس تا تراز سقف قالب بندی را انجام می دهند و همانطوریکه قبلا هم در مورد قالب بندی بحث شد از انواع قالب با توجه به شکل ستون می توان برای قالب بندی استفاده کرد که بیشتر از قالب چوبی استفاده می کنند و سپس عملیات بتن ریزی را انجام می دهند و با ضربه زدن به قالب در حین بتن ریزی کار ویبراتور را نیز انجام می دهند .
بعد از اینکه اجرای ستونها پایان یافت نوبت به اجرای تیرهای اصلی اتصال است که ستونها را به هم وصل کنند که تیرهای اصلی هم همزمان با سقف قالبندی می شوند و بطور همذمان اجرا می گردنند.
اجرای تیر و سقف ساختمان بتنی
ابعاد مربوط به مقطع تیر وتعداد میلگردها و میلگردهای تقویتی در تیر در نقشه داده شده است و در تیرها خاموتها کار مقابله با نیروهای برشی دارند که مثل ستون در ابتدا و انتها تیر فشرده می شوند .
میلگردهای تقویتی در ابتدا و انتها تیر در بالای تیر و برای مقابله با نیروهای فشاری در نظر گرفته می شوند و در وسط تیر در پائین تیر و برای تحمل نیروهای کششی لحاظ می شوند و چون برش تحت زاویه 45 درجه ماکزیمم است زیرا با توجه به دایره موهر تنشها ، تنش برشی که برابربا تحت زاویه 45 درجه ماکزیمم است . به همین خلطر آرماتورهای تقویتی را تحت زاویه 45 درجه بهم وصل می کنند .
قالب بندی مربوط به تیرها پس از بستن آرماتورهای مربوط به آن همزمان با سقف اننجام می گیرد و در زیر همزمان با سقف تیرچه بلوک شرح داده خواهد شد .
اجرای سقف تیرچه بلوک
سقف تیرچه بلوک شامل تیرچه و بلوک است که تیرچه کار تیر فرعی و بلوک بعنوان قالب برای بتن ریزی و عایق صوتی عمل می کند و به دلیل فضاهای خالی داخل آن موجب سبک شدن سقف می گردد . بطوری که در عمل به سقف تیرچه بلوک سقف سبک هم می گویند .
انواع بلوک :
- بلوک سفالی
- بلوک سیمانی
بلوکهای سفالی در کارخانه تولید میشود و جهت اجرا به محل حمل می شوند و بلوکهای سیمانی در کارگاههای محلی اجرا می شوند و نسبت به بلوکهای سفالی ارزانتر تمام می شوند و چون مقاومت بلوک در سقف در نظر اساسی قرار نمی گیرد هیچ اولویتی برای بلوکهای سفالی نسبت به بلوکهای سیمانی نمی تواند قائل شد و به همین خاطراست که برای پروژه های معمولی از بل.کهای بتنی استفاده می شود .
تیرچه های سقف معمولاً در کارگاههای محلی تولید می شوند و با توجه به محاسبات مربوط به تیرچه ها و دتایلهای مخصوص سقف تیرچه بلوک شماره میلگردهای پائینی و بالای تیرچه مشخص شده است که باتوجه به طول تیرچه منظور شده اند . شماره میلگردهای پائینی بطور معمول 14و16 و ... و شماره میلگرد بالایی که مونتاژ نامیده می شود کمتر از میلگردهای پائینی است که بعنوان میلگرد حرارتی هم عمل می کند .
نحوه اجرا
ابتدا قالب بندی تیرها که معمولاً قالب تخته ای است انجام می شود و عرض قالبها از عرض تیر بیشتر است و در قسمتهایی که قرار است تیرچه ها به تیرها متصل شوند تخته هایی به عرض حدود 10 - 5 سانتی متر بر حسب ضخامت تیر قرار می دهند تا تیرچه ها هنگام اتصال به تیر روی میلگردهای طولی قرار نگیرند و بر آنها بار منفرد وارد نکنند . دور از اینکه در فاصله بین تیرها قرارگرفتند توسط بلوک فاصله دوطرف تیرچه تنظیم می گردد و بعد از آن شمع بندی زیر تیرچه شروع می شو دکه یطور متوسط از هر 15 - 1 متر ، یک ردیف شمع برای تیرچه های سقف در نظر گرفته می شود .
انواع شمع :
شمع فلزی
شمع چوبی
شمعهای فلزی دارای پیچهایی هستند که برای نگه داشتن تخته هایی که زیر تیرچه ها قرار می گیرند . در قسمت فوقانی دارای یک صفحه گیر دار هستند که به این تخته ها در اصطلاح بنایی کش می گویند . بعد از اینکه کش ها را روی شمعها قرار می دهند توسط پیچهایی که در وسط شمع شمع فلزی قرار دارد ، کش ها را به تیرچه ها اتصال داده و به تیرچه ها یک خیز منفی اعمال می کنند تا بعد از بتن ریزی سطح زیرسقف دارای خیز به طرف پائین نباشد .
بعد از آنکه قالب بندی و شمع بندی پایان گرفت فاصله بین تیرچه را با بلوک پر کرده و شروع به بستن میلگردهای حرارتی می کنند که فاصله میلگردهای حراراتی در طول ( به موازات ) تیرچه ها از هم 50 سانتی متر و در عرض ( عمود بر ) تیرچه ها 25 سانتی متر است و علت فاصله زیاد میلگردهای حرارتی موازی تیرچه ها این است که میلگردهای بالای تیرچه ها بعنوان میلگرد حرارتی عمل می کنند . پس از آن که آرماتوربندی ها تمام شد نوبت به بتن ریزی می رسد که اصولاً باید یکپارچه انجام گیرد ، ولی در عمل پائین آوردن هزینه و یا نبود کارگاه بتن از بتونر برای ساختن بتن استفاده می کنن دکه به علت سرعت پائین آن و اینکه اکثراً دانه بندی هاب صورت تخمینی و آنچنان در قبل عنوان صورت می پذیرد یعنی 35 بیل شن ،40 بیل ماسه و یک کیسه سیمان و دو سطل آب و کیفیت بتن حداقل از لحاظ دانه بندی سیار نامناسب می شود و نسبت آب به سیمان در آن دعایت نمی شود .
پس از آنکه بتن در داخل بتونر آماده می شود توسط بالا بر یا دست به بالای سقف هدایت می شود و چون حجم بتن ساخته شده در واحد زمان نسبت به حجم سقف کم است ، پس ازآنکه بتن یک قسمت ریخته می شود حداقل نیم ساعت الی یک ساعت و نیم طول می کشد تا بتن بعدی در کنار آن ریخته شود و این عامل باعث عدم چسبندگی بتن تازه به بتن که گیرش اولیه را انجام داده میشود . که در عکس ها کاملاً مشهود است .
پس ازاتمام بتن ریزی پس از آن که بتن کاملاً گیرش را انجام داد نوبت به شیب بندی وایزولاسیون سقف می رسد که برای تمام انواع ساختمانها یکسان صورت می گیرد و همزمان قسمتهای داخلی ساختمان نیزاجرا می گردند .
عملیات صورت گرفته در سازه های بتنی :
بتن ريزي
قبل از بتنريزي بايد كليه آرماتورها با نقشه كنترل شود، مخصوصاً دقت شود كه آرماتورها به هم ديگر با سيم آرماتوربندي بسته شده باشد و اگر جاي فراموش شده باشد مجددا بسته شود. فاصله آرماتورها يكنواخت باشد زيرا اغلب اتفاق ميافتد كه در تيرهاي اصلي كه آرماتورها نزديك همديگر بسته ميشود فاصله بين آرماتورها يكنواخت نباشد، بعضي ازآنها به هم چسبيده و بعضي با فاصله ازهم ديگر قرار ميگيرند. اين موضوع باعث ميشود كه بتن نتواند كليه ميلگردها را احاطه نموده و قطعه همگن و توپري به وجود بياورد. بايد محل بتنريزي عاري از خاك و مواد زائد باشد، اگر بين اتمام كارآرماتوربندي و بتن ريزي چند روز فاصله باشد حتماً ميبايد محل كار با دقت بيشتري بازديد شود.
كليه قسمتهاي قالب بندي بايد با دقت بازديد شود واز استحكام تيرها و دستكها و قالبها بايد مطمئمن بشويم زيرا تا چند روز كليه وزن بتن و آرماتورهاي آنرا همين قالب تحمل خواهدنمود واگر نقطعه ضعفي درآن باشد كه نتواند بتن را تحمل نمايد و در موقع بتنريزي شكسته وفرو ريزد ضر رمالي بزرگي به كار وارد خواهد شد. زيرا درروز بتنريزي كه رفت وآمد روي قالب زياد بوده و هر كس به كاري مشغول ميباشد مشكل به توان اقدام به تعمير كفراژ نمود. درتمام روز بتنريزي حتماً بايد يك نفر كارگر با تجربه مدام قالبها را اززيركنترل نموده و اثرات اضافه شدن وزن را روي آنها درنظر داشته باشد و درموقع بروز خطرفور افراد ديگر را مطلع نمايد.
ويبره كردن بتن
معمولاً درتيرها ودالها بتن را با دستگاه ويبراتور، متراكم مي نمايند ويبراتور دستگاهي است كه به شيلنگ بلندي ختم شده واين شيلنگ بوسيله موتور برقي ويا بنزيني مرتعش ميشود كه با قراردادن اين شيلنگ در داخل بتن آن را مرتعش نموده و باعث هدايت آن به تمام گوشه هاي قالب ميشوند با توجه به اينكه ويبره كردن بتن مخصوصاً در دالها و تيرهاي اصلي لازم ميباشد ولي بايد متوجه بود كه ويبره كردن بتن بيش ا ز اندازه باعث ميشود كه دانههاي ريزتر و دوغاب سيمان بالا آمده ودانههاي درشتتر به ته قالب هدايت بشود كه اين خود باعث مجزا شدن اجزاء بتن گرديده و موجب ضعف قطعه ريخته شده خواهد شد. بهتر است كه درضمن ويبره كردن بتن بوسيله ضربه زدن به بدنه قالب و يا كوبيدن خود بتن آنرا بخوبي متراكم نموده و نقاط تجمع هوا و فضاهاي خالي را به خوبي پر نماييم.
درموقع ويبره كردن بتن شيلنگ ويبراتور بايد حتيالمقدور دروضع قائم نگاهداشته شود و درامتداد محورش جابه جا گرديده وخيلي آرام درحال كاركردن از بتن بيرون كشيده شود. اگر بتن را ويبره مينماييم بايد زماني كه شيلنگ ويبراتور داخل بتن قرارميگيرد به دفعات بوده وهربار ازيك دقيقه تجاوز نكند وبعداز يك دقيقه بايد آنرا دربتن جابجا نماييم .
آرماتوربندي
آرماتوربندي از حساترين و با دقت ترين قسمتهاي ساختمان بتني ميباشد زيرا كليه نيروهاي كششي در ساختمان بوسيله ميلگردها تحمل ميشود بدين لحاظ دراجرا آرماتوربندي ساختمانهاي بتني بايد نهايت دقت به عمل آيد.
خمكردن آرماتور :
آرماتورهاي تا قطر 12 ميلي متر را ميتوان با دست خم نمود ولي آرماتورهاي بزرگتر از 12 ميلمتر بهتر است با دستگاه مكانيكي مجهز به فلكه خم شود قطر فلكه خم، متناسب با قطر آرماتور بوده و بايد به وسيله مهندس محاسب و مهندسي كارگاه تعيين گردد.
وصله كردن آرماتورها :
با توجه به اينكه طول ميلگرد كه به بازارها عرضه ميشود 12 متر است و دراغلب قسمتهاي ساختمان ها مخصوصاً د رشناژها ميلگردهائي با طول بيشتر مورد نياز ميباشد و هم اين طور قطعات باقي مانده از شاخههاي بلند كه بالاخره بايد مصرف شود. ناگريز از وصالي ميلگردها هستيم، بهتر است دقت شود حتيالمقدور اين وصالي به حداقل برسد يعني درموقع برشكاري طوري اندازهها را هم جور كنيم كه ريزش آرماتورها زياد نباشد و درصورت اجبار محل مصرف آرماتورهاي وصلهدار با نظر مهندسي ناظر در جائي باشد كه تنشها درآن جا حداقل است و بايد توجه شود كه دريك مقطع كليه آرماتورها وصالي شده نباشد.
قالب بندي
قالبهاي كه براي بتن ساخته ميشود اغلب چوبي بوده ولي براي كارهاي سري سازي از قالبهاي فلزي نيز استفاده ميشود.
قالبها وداربست هاي زير آن علاوه بر شكل دادن به بتن وزن آنرا نيز تا زمان سخت شدن تحمل مينمايند. بدين لحاظ اگر دراجراي آن دقت كافي نشود ممكن است در موقع بتنريزي واژگون شده موجب خسارت شود. در ساختمانهاي بزرگ براي قالببندي نيز بايد محاسبه انجام گرفته و نقشه اجرايي تهيه گردد ولي درساختمانهاي كوچك به علت كمي حجم بتن احتياج به محاسبه وتهيه نقشه براي قالب بندي وداربست آن ندارد.
شكل قطعات بتني با اندازه آنها كه بايد ريخته شود بايد به وسيله قالب تهيه شود. تخته و چوبي كه براي قالببندي مصرف ميشود بايد كاملاً خشك بوده و در برابر رطوبت تغيير شكل ندهد زيرا تغيير شكل قالب موجب تغيير شكل بتن گشته و در شكل تيرها و ستونها و همچنين ممانهاي وارده برآنها موثر ميباشد. در ايران معمولاً از تختهاي كه به نام چوب روسي معروف ميباشد براي قالببندي استفاده مينمايند.
انواع قالب
1) قالببندي پيها
درساختمانهاي كوچك كه معمولاً براي قالببندي پيها از آجر استفاده ميكنند. بدين طريق كه بعد از خاكبرداري و تعيين محورها اندازه پيها را با آجر چيده و بعد آجرچيني قالب شناژها را نيز به آن متصل مينمايند.
مشكل اساسي دراين نوع قالب بندي آن است كه آجر، آب بتني مجاور خودرا مكيده و آنرا خشك نموده و فعل وانفعالات شيميايي را درآن متوقف مينمايد و در نتيجه حداقل به ضخامت 5 سانتيمتر بتن مجاور خود را فاسد ميكند براي جلوگيري از اين كار بهتر است كه رويه آجر با يك ورقه نايلون پوشانيده شود تا آجر و بتن مستقيماً درتماس نباشند. مزيت ديگر اين ورقه نايلون آن ا ست كه بعد از سخت شدن بتن آجرها به راحتي از قالب جداشده و ميتواند درمحل هاي ديگر مورد استفاده قرارگيرد.
2) قالب بندي ستونها
اغلب ستونها بصورت چهارضلعي (مربع يا مستطيل) ميباشد گاهي نيز ممكن است آرشيتكت ساختمان از نظر زيبائي مقاطع ديگري را از جمله دايره – بيضي و غيره پيشنهاد نمايد براي قالب بندي ستونها ابتدا ابعاد ستون را از روي نقشه تعيين نموده و دو ضلع قالب را به همان ميزان از تختههاي مناسب بريده و به چوبهاي چهارتراش كه به آن" پشت بند" ميگويند ميخ مينمايند.
درمورد ستونها معمولاً به محض آن كه بتن حالت رواني خود را از دست بدهد و بتواند شكل هندسي خود را حفظ كند قالب آن را باز ميكنند و اين درحدود 48 ساعت بعد از بتنريزي ميباشد درمواقع بازكردن قالب بايد توجه شود كه قالب را با احتياط طوري از بتن جدا نمايند كه گوشههاي تيز ستون خراب نشود براي جلوگيري از اين كار بهتر است درگوشههاي قالب فتيلههائي مثلثي شكل نصب نمايند تا در داخل قالب پختي كوچكي ايجاد گردد تا بتن ريخته شده درقالب تيز گوشه نبوده و درنتيجه شكننده نباشد. قالب ستون بايد حتماً بعد از48 ساعت باز شود زيرا در غيراين صورت آب دادن به بتن به راحتي ميسر نيست و ممكن است بتن خشك شده و به سوزد.
3) قالببندي تيرهاي اصلي
دراغلب موارد بتن تيرهاي اصلي و سقف يك پارچه ريخته است وآرماتورهاي سقف و تيرهاي اصلي به يكديگر متصل ميباشد. اگر ضخامت تيرهاي اصلي از سقف بيشتر باشد گاهي اين تفاوت ضخامت را از پائين منظور نموده و آنگاه آنرا با سقف كاذب اصلاح مينمايند وگاهي نيز اين تفاوت ضخامت را از بالا منظور نموده براي هم سطح كردن كف و فرش نمودن اطاقها اين اختلاف ارتفاع را با بتن سبك پر مينمايند.
درمورد اول قالب تيرهاي اصلي از دوقسمت تشكيل ميشود كه اين دو قسمت عبارتند از كف قالب وگونههاي چپ و راست قالب ازپائين ولي اگر ضخامت تيرهاي اصلي و سقف مساوي باشد و يا اختلاف ضخامت در بالا منظور شود در نتيجه قالب تيرهاي اصلي فقط احتياج به كف دارد.
4) قالب بندي سقف
درمورد سقف ساختمانهاي بتني آنچه كه درايران معمول است اغلب تيرچه بلوك ميباشد. گاهي نيز از دال بتني پيش ساخته و يا بتن شده در محل استفاده مينمايند درمورد دال بتني پيش ساخته احتياج به قالب بندي نيست زيرا كارخانه سازنده با توجه به دهانه و بارهاي مرده و زنده دالهاي مورد لزوم را به عرض حدود يك متر ريخته و با چرنقيل در محل روي تيرهاي اصلي كه قبلاً ريخته شده و كاملا سخت گرديده است قرارميدهد ولي درمورد سقفهاي بتني ريخته شده درمحل و سقفهاي تيرچه بلوك براي هركدام احتياج به قالب بندي مخصوصي ميباشد براي سقفهاي بتني كه احتياج به قالب بندي مفصلتر و محكمتر دارد معمولا ازبه هم ميخ كردن تختهها و تشكيل صفحهاي به ابعاد مورد نياز استفاده ميكنند كه اين تختهها را روي داربستهاي چوبي قرارداده آنگاه شبكههاي فلزي (آرماتوربندي) را روي آن قرار ميدهند وبتنريزي مينمايند.
براي تنظيم قالب بندي وسهولت درقالب برداري ازگوه استفاده مينمايند. گوه قطعه چوبي يا سطح شيبدار است كه درقالب بندي ساختمانهاي بتني براي رگلاژ سقف زير تيرهاي چوبي قرار ميدهند.
سازه بتنی سازهای است که در ساخت آن از بتن یا به طور معمول بتن آرمه (سیمان، شن، ماسه و پولاد به صورت میلگرد ساده یا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمان در صورت استفاده از بتن آرمه در قسمت ستونها و شاه تیرها و پی، آن ساختمان یک سازه بتنی محسوب میشود.
امروزه بسیاری از پلها را از بتن آرمه می سازند. برای استفاده از پل های بلندتر و بیشتر شدن فاصله پایه پلها از تیر پیشتنیده استفاده می شود.
مزایای سازههای بتنی
۱- ماده اصلی بتن که شن و ماسه میباشد ارزان و قابل دسترسی است.
۲- سازههای بتنی که مطابق با اصول آیین نامهای طراحی و اجرا شده اند، در مقابل شرایط محیطی سخت، مقاومتر از سازههای ساخته شده با مصالح دیگر هستند.
۳- به علت قابلیت شکل پذیری بالای بتن، امکان ساخت انواع سازههای بتنی نظیر پل، ستون و ... به اشکال مختلف میسر است.[۱]
۴- سازههای بتنی در مقابل حرارت زیاد ناشی از آتش سوزی بسیار مقاوم اند. آزمایشهای نشان داده اند که در صورت ایجاد حرارتی معادل ۱۰۰۰ درجه سانتی گراد برای یک نمونه بتن آرمه، حداقل یک ساعت طول میکشد تا دمای فولاد داخل بتن، که با یک لایه بتنی با ضخامت ۲٫۵ سانتی متر پوشیده شده است، به ۵۰۰ درجه سانتی گراد برسد.
روشهای طراحی سازههای بتن آرمه
به طور کلی هدف از طراحی یک سازه، تامین ایمنی در مقابل فروریختگی و تضمین عملکرد مناسب در زمان بهره برداری است. چنانچه مقاومت واقعی یک سازه بطور دقیق قابل پیش بینی بود و در صورتی که بارهای وارد بر سازه و اثرات داخلی آنها نیز با همان دقت قابل تعیین بودند، تامین ایمنی تنها با ایجاد ظرفیت باربری به میزان جزئی بیش از مقدار بارهای وارده ممکن می گشت. لیکن عوامل نامشخص و خطاهای احتمالی متعددی در آنالیز، طراحی و ساخت سازهها وجود دارند که یک حاشیه ایمنی را در طراحی سازهها طلب میکنند. مهمترین ریشهها و منابع این خطاها عبارتند از:
الف: بارهایی که در عمل به سازه وارد میشوند و همچنین توزیع واقعی آنها ممکن است با آنچه در بارگذاری سازه فرض شده است متفاوت باشند.
ب: رفتار واقعی سازه ممکن است با رفتار تئوریک سازه، که بر اساس آن نیروهای داخلی اعضا محاسبه میشوند، تفاوت داشته باشد.
ج: مقاومت واقعی مصالح به کار رفته در ساخت سازه ممکن است متفاوت از مقادیر فرض شده در محاسبات باشد.
د: ابعاد قطعات و محل واقعی میلگردها ممکن است دقیقاً مطابق آنچه طراح در محاسبات خود فرض کرده نباشد.
بنابراین، انتخاب یک حاشیه ایمنی مناسب امر بسیار دشواری است که نحوه منظور نمودن آن، به صورت یکی از مشخصههای اساسی روشهای طراحی در آمده است. به طور کلی طراحی سازههای بتن آرمه به سه روش زیر صورت میگیرد[۲]:
۱: تنش مجاز
۲: مقاومت نهایی
۳: روش طراحی بر مبنای حالات حدی
روش تنش مجاز
این روش که قبلاً روش تنش بهره برداری یا روش تنش بار سرویس نامیده میشد، اولین روشی است که بصورت مدون برای طراحی سازههای بتن آرمه بکارگرفته شد. در این روش یک عضو سازهای به نحوی طراحی میشود که تنشهای ناشی از اثر بارهای بهره برداری (یا سرویس)، که به کمک تئوریهای خطی مکانیک جامدات محاسبه میشوند، از مقادیر مجاز تنشها تجاوز نکنند. منظور از بارهای بهره برداری یا سرویس بارهایی نظیر: بار زنده، بار مرده، بار برف و بار زلزله هستند. این بارها توسط آیین نامههای بارگذاری، مانند مبحث ششم مقررات ملی ساختمان تعیین میشوند. در این روش منظور از تنش مجاز تنشی است که از تقسیم تنش حدی ماده، نظیر مقاومت فشاری برای بتن و مقاومت تسلیم برای فولاد، بر ضریب بزرگتر از واحد، به نام ضریب اطمینان به دست میآید. تنشهای مجاز مصالح توسط آیین نامههای محاسباتی تعیین میشوند. به عنوان مثال مطابق آیین نامه ACI مقدار تنش فشاری مجاز بتن {\displaystyle f'} c ۰٫۴۵می باشد.
بدین ترتیب مراحل این روش بطور خلاصه به ترتیب زیر هستند:
۱: تعیین بارهای وارد بر سازه
۲: آنالیز سازه و تعیین تنشها در مقاطع مختلف به کمک تئوریهای کلاسیک اجسام الاستیک
۳: تعیین تنشهای مجاز با استفاده از یک آیین نامه محاسباتی
۴: طراحی نهایی مقطع با این محدودیت که در هیچ نقطهای از سازه تنشهای ایجاد شده از تنشهای مجاز تجاوز نکنند
این روش به دلیل سادگی و سهولت کاربرد تا چندی قبل به عنوان قابل استفادهترین روش طراحی سازههای بتن آرمه مطرح بود. لیکن نقاط ضعف این روش استفاده از آن را محدود کرده است. مهمترین این نقاط ضعف عبارتند از:
الف: در این روش ایمنی به کمک تنها یک ضریب (ضریب اطمینان) و در یک مرحله منظور میشود، از آنجا که عواملی که لزوم تامین یک حاشیه ایمنی را ایجاب میکنند دارای ریشهها و شدتهای متفاوت هستند، در نظر گرفتن آنها تنها با کمک یک ضریب غیر منطقی است.
ب: بتن مادهای است که تنها تا تنشهای معادل نصف مقاومت فشاری آن به صورت الاستیک و خطی عمل میکند. بنابراین با بکار بردن درصدی از مقاومت فشاری بتن در محاسبات نمیتوان اطلاعی از ضریب اطمینان کلی سازه در مقابل فروریختگی به دست آورد.
ج: به کار بردن این روش در طراحی بعضی مقاطع با اشکالات تئوریک مواجه است. به عنوان مثال در مقاطع خمشی تنش واقعی فولاد غالباً کمتر از مقداری است که با این روش محاسبه میشود.
تا سال ۱۹۵۶ میلادی روش تنشهای مجاز مبنای محاسبات در آیین نامه ACI بود. این روش از سال ۱۹۷۷ تنها در قسمت ضمائم آیین نامه و تحت عنوان روش دیگر طراحی جا داده شد
روش مقاومت نهایی
روش مقاومت نهایی که در آیین نامه ACI به نام روش طراحی بر مبنای مقاومت موسوم است، حاصل مطالعات گسترده روی رفتار غیر خطی بتن و تحلیل دقیق مسئله ایمنی در سازههای بتن آرمه میباشد. روند طراحی در این روش را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
۱: باربهره برداری به وسیله ضریبی موسوم به ضریب بار افزایش داده میشود، بار حاصله را اصطلاحاً بار ضریبدار یا بار نهایی می نامند.
۲: بارهای ضریبدار بر سازه اعمال میشوند و به کمک روشهای خطی آنالیز سازه ها، نیروی داخلی مقاطع محاسبه میشود. به این نیروی داخلی اصطلاحاً مقاومت لازم گفته میشود. مقاومت لازم در یک مقطع شامل: مقاومت خمشی لازم، مقاومت برشی لازم، مقاومت پیچشی لازم و مقاومت بار محوری لازم است.
۳: برای هر مقطع، مقاومت طراحی آن از حاصلضرب مقاومت اسمی در ضریبی کوچکتر از واحد به نام ضریب کاهش مقاومت به دست میآید. مقاومت اسمی، حداکثر مقاومتی است که مقطع قبل از گسیختگی از خود نشان میدهد. مقاومت اسمی یک مقطع مشتمل است از: مقاومت خمشی اسمی، مقاومت برشی اسمی، مقاومت پیچشی اسمی و مقاومت بار محوری اسمی.
۴: طراحی مقطع به نحوی که در آن مقاومت لازم از مقاومت طراحی کمتر باشد.
روش طراحی بر مبنای مقاومت، امروزه اساس کار طراحی سازههای بتن آرمه میباشد.[۴]
روش طراحی بر مبنای حالات حدی
به منظور تکامل روش مقاومت نهایی، به ویژه از نظر نحوه منظور نمودن ایمنی، روش طراحی بر مبتای حالات حدی ابداع گردید. این روش هم اکنون مبنای طراحی در تعدادی از آیین نامههای اروپایی است، با این حال این روش هنوز نتوانسته است جای روش مقاومت نهایی را در آیین نامه ACI بگیرد. این روش از نظر اصول محاسبات مربوط به مقاومت، مشابه روش طراحی بر مبنای مقاومت است و تفاوت عمده آن با روش قبل، در نحوه ارزیابی منطقی تر ظرفیت باربری و احتمال ایمنی اعضا میباشد. در این روش نیازهای طراحی با مشخص کردن حالات حدی تعیین میشوند. منظور از حالات حدی شرایطی است که در آنها سازه مورد نظر خواستههای طرح را تامین نمیکند. طراحی سازه با توجه به سه حالت حدی زیر صورت میگیرد[۵]:
۱: حالت حدی نهایی، که مربوط به ظرفیت باربری میشود.
۲: حالت حدی تغییر شکل (مانند تغییر مکان و ارتعاش اعضا)
۳: حالت حدی ترک خوردگی یا بازشدن ترک ها
مدل سازی سازه
امروزه در کشورهای صنعتی و پیشرفته با تعریف کاتالوگ محصولات از فولاد و بتن تا سنگ نما در نرم افزارهای مدل سازی اطلاعات ساختمان BIM سازنده،طراح و مالک به سادگی در مراحل ابتدایی با انتخاب محصول مشخص شده و جایگذاری آن در مدل با خصوصیات و رفتار ناشی از قرارگیری هر المان در ساختمان آشنا شده و میتواند به صرفه ترین انتخاب از لحاظ اقتصای،انرژی و مقاومت را انجام دهد
برچسب ها:
سازه های بتونی و روش اجرای آنها سازه بتنی بتن ريزي بتن آرمه آرماتور آرماتور و بتن خاموت سازههای بتن آرمه بتن که شن و ماسه قالب بندي قالب بندی ويبره كردن بتن